دلیل شکست پروژه های بزرگ: فقدان مهندسی سیستم

[av_section color=’alternate_color’ custom_bg=” src=” position=’top left’ repeat=’repeat’ attach=’scroll’ padding=’large’ shadow=’shadow’]

[av_one_full first]

[av_textblock size=” font_color=” color=”]

دلیل شکست پروژه های بزرگ: فقدان مهندسی سیستم

[/av_textblock]

[av_hr class=’short’ height=’70’ position=’center’]

[av_textblock size=’16’ font_color=” color=”]

با شروع جنگ جهانی دوم یک نگرش جدید متولد شد. در این نگرش علی رغم تشکیل شدن سامانه از اجزاي به هم پیوسته و ابسته، آن را باید به منزله یک کل غیر قابل تقسیم به اجزاي خود نیز در نظر گرفت. با این نگاه به جاي تشریح یک کل بر اساس اجزاي تشکیل دهنده آن نحوه قرار گرفتن اجزا در کل مطالعه می شود. بدین ترتیب زمینه اي براي کل نگري فراهم گردید. این نگاه حاکم ، سبب گردید یاد شود. از دستاوردهاي تفکر سیستمی، « عصر سیستم ها » از این عصر به عنوان ، « تفکر سیستمی » که متناسب با نام گیري این تفکر به ظهور علوم بین رشته اي است. چرا که بر اساس تفکر تحلیلی تجزیه، همانطور که پدیده ها تجزیه می شدند، علم نیز به نظام هاي محدودتري تقسیم می شد. اما با حرکت به سوي کلیت، علوم بین رشته اي مانند علم کنترل، ارتباطات مهندسی، تحقیق در عملیات و … گسترش یافت.

یک محصول همواره عامل کلیدي براي تغییر بهره وری ملی و خلق ثروت بوده است. در ضمن همواره با پیشرفت جامعه همراه بوده و آرزوهاي انسان براي دست یابی به یک زندگی بهتر هر روز بیش از پیش به فناوري و آثار آن وابسته می شود. سرعت و دامنه تغییرات علوم و فناوری بر تمام نهادهاي انسانی تاثیرات عمیق می گذارد. رونق اقتصادي کشورها به محصول ها و مدیریت موثر آن وابسته است و همیشه نقشی مهم در خلق ثروت براي کشورها و استانداردها و کیفیت زندگی داشته است. تبدیل ایده ها و نیازها به محصولات و سامانه هاي قابل استفاده هدف اصلی فرآیند اکتساب است.

رویکرد مهندسی سیستم مبتنی بر مبانی تفکر سیستمی است. دیدگاه مهندسی سیستم اساسا مبتنی بر نیاز هاي حوزه طراحی شکل گرفت و توسعه یافت. در دیدگاه سیستمی، طراحی فرآیندي است که طی آن نیاز کاربر به مشخصات سیستمی (در ابعاد عملکرد، کارکرد، فیزیک و فناوري) تبدیل می شود. تدوین این فرآیند سیستماتیک، در دهه هاي اخیر کانون توجه بسیاري از اندیشمندان در حوزه تفکر سیستمی و مهندسی سیستم بوده است.

در سال هاي اخیر، صنایع در شرایط ویژه اي قرار گرفته اند؛ تهدیدات رقبا روز به روز افزایش یافته است؛ فناورهاي استفاده شده در محصولات، علاوه بر پیچیدگی فنی، از سرعت رشد و تغییر بالایی برخوردار شده اند؛ تولید انبوه یک محصول خوب، دیگر پاسخگوي نیازمندي هاي متغیر مشتریان براي مقابله با تهدیدات رقبا نیست؛ همچنین منابع و امکانات صنایع براي پوشش این نیازمندي ها بسیار محدود است. تمام این عوامل سبب شده است تا صنایع رمز ادامه حیات موثر و انجام ماموریت در این فضا را در تغییر نگرش ها، رویکردها و سیاست هاي خویش جستجو کنند. در نتیجه این تحولات، موج چهارم توسعه در صنایع با ویژگی هایی متفاوت از موج هاي قبل در حال شکل گیري است که با نام شرکت های دانش بنیان شناخته می شود.

موج جدید، الزامات جدیدي را در مسیر تعریف پروژه هاي تحقق محصول و فناوري هاي مرتبط ایجاد کرده است. در این موج، پروژه هایی که براي دست یابی به محصو لات مورد توجه قرار می گیرند باید داراي خصوصیات زیر باشند:
·؛ تنوع بالا
·؛ تیراژ پایین
·؛ فناوري و کیفیت برتر
·؛ زمان توسعه کمتر
. · انعطاف بالاتر

[/av_textblock]

[/av_one_full][av_hr class=’custom’ height=’70’ shadow=’no-shadow’ position=’center’ custom_border=’av-border-thin’ custom_width=’160px’ custom_border_color=’#ea3535′ custom_margin_top=’30px’ custom_margin_bottom=’30px’ icon_select=’yes’ custom_icon_color=” icon=’ue809′ font=’entypo-fontello’]

[/av_section][av_comments_list]

مقالات مرتبط

پاسخ‌ها